اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

هر صبح

هر صبح لای پنجره را باز می کنم 

گلهای پشت پنجره را باز می کنم 

با دست پر نوازش و رویایی نسیم 

روزی دگر به نام تو آغاز می کنم

 با حس و حال خوب و دل انگیز یاد تو 

خود را به زعم خویش سرافراز می کنم 

وقتی سری به سجده و سجاده می زنم 

در را به سمت رحمت تو باز می کنم 

حس حضور و یاد تو در دل چو جاگرفت 

دلدادگی به عشق تو ابراز می کنم 

چون با "الابه ذکر تو" شد مطمئن دلم 

تا اوج بندگی تو پرواز می کنم

                                            «عادل امانی – کرج»


از نگاه دیگران

لیلا ترین لیلا

پیداست، غمگین روح در بندی که دارم 

حال و هوای ناخوش آیندی  که دارم 

تک شاخه ای خشکیده ام، بی ارتباط است 

با برگهای سبز، پیوندی که دارم 

پیراهنی از اشک دارم، مثل یعقوب 

در چاه افتاده ست، فرزندی که دارم  

ادامه مطلب ...

از نگاه دیگران

سکوت

 سکوت می کند این شعر، غم به سر دارد

کبوتراست و به بالش، خط خبر دارد

هزار حرف نگفته، ببین، تپش در نبض

جوانه میزند و میوه های تر دارد 

کنارکوچه دیروز، رد شدم با ترس 

هزار حسرت رنگین به نیشتر دارد  ادامه مطلب ...