اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

دل

ما را دل از کشاکش دنیا شکسته است

این کشتی از تلاطم دریا شکسته است

تنها ننالم از غم ایام و جور یار

باشد مرا دلی و ز صد جا شکسته است

از آنچه پیش دوست بوَد در خور نثار

تنها مرا دلی بوَد، اما شکسته است

یک دل به سینه دارم و یک شهر دلستان

بازار من ز گرمی سودا شکسته است

هر چیز بشکند ز بها افتد ولیک

دل را بها و قدر بود تا شکسته است

هر کس به ملک صبر و قناعت نهاد پای

دست هزار گونه تنها شکسته است

                            هادی رنجی

از نگاه دیگران

تومثل باران

می شود باران شوی، بر من بباری، یا که نه؟

مثل من در انتظاری؟ بی قراری؟ یا که نه؟

گر چه می دانم دلت سنگ است و می خواهی مرا

لحظه های بی من ات را می شماری، یا که نه؟

صبح من از پلکِ زیبای تو پیدا می شود

می شود صبحی به شب هایم بیاری، یا که نه ؟

سر به زیر افکنده ای، اما نمی گویی چرا

با تمام دردهایت سازگاری یا که نه؟

می شود مانند من یک لحظه دیوانه شوی؟

می شود آیا؟ ...بگو پاسخ تو... آری یا که نه؟

                                     آمنه صادقی- اهواز