ای عشق
می کشم پشت سرم سایه ی رسوایی را
از چه پنهان بکنم این همه پیدایی را
کوهی از درد شدم آخ نگفتم یک بار
تا مکدّر نکنم خاطر تنهایی را
دل به دریا زدم، اما نپذیرفت مرا
می سپارم به بیابان دل دریایی را
ادامه مطلب ...
نیاز
چون دشت بی سوار غم انگیز وخالی ام
پایی بکوب برسر افسرده حالی ام
ای نازنین، نیاز بها میدهد به ناز
بر من ببار در عطش خشکسالی ام
دنیا بزرگ نیست که از هم جدا شویم
یک گام کافی است که در این حوالی ام
ادامه مطلب ...
آیه های عاشقی
بی تو غم از بندبند باورم گل میکند
چشمه چشمه اشک در چشم ترم گل میکند
بس که چون ققنوس آتش زاد داغ فطرتم
تا قیامت لاله از خاکسترم گل می کند
چون عقابانِ بد اقبالم که در پرواز اوج
تیرهای تیره بختی در پرم گل میکند
ادامه مطلب ...