تومثل باران
می شود باران شوی، بر من بباری، یا که نه؟
مثل من در انتظاری؟ بی قراری؟ یا که نه؟
گر چه می دانم دلت سنگ است و می خواهی مرا
لحظه های بی من ات را می شماری، یا که نه؟
صبح من از پلکِ زیبای تو پیدا می شود
می شود صبحی به شب هایم بیاری، یا که نه ؟
سر به زیر افکنده ای، اما نمی گویی چرا
با تمام دردهایت سازگاری یا که نه؟
می شود مانند من یک لحظه دیوانه شوی؟
می شود آیا؟ ...بگو پاسخ تو... آری یا که نه؟
آمنه صادقی- اهواز