جنگ تن به تن
اگر هر آینه با خویش در سخن هستیم
عجیب نیست....که یک روح در دو تن هستیم
به هم اگر برسیم آه می کشیم! که ما
دو ابر سربه هوا در دو پیرهن هستیم
دو عاشقیم ولی در دو سرزمین جدا
دو پادشاه که در فکر یک وطن هستیم
دو جنگجو که نجنگیده نیز معلوم است
که هر دو فاتح این جنگ تن به تن هستیم
مخوان به گوش من افسانه خزان !که هنوز
چنان دو غنچه در حال وا شدن هستیم
*
خوش این زمان...که در آغوش گر گرفته هم
به امر عشق شهیدان بی کفن هستیم.....
علیرضا بدیع
قالی کرمان
ای سینه تو ساحل امواج خروشان
آوازه گیسوی تو چون جنگل گیلان
نه رودکی و حافظ و عطار، نه سعدی
کامل نسرودند تو را در دو سه دیوان
از نیل نگاه تو نشود رد این بار
موسای دلم باز به اعجاز فراوان
ادامه مطلب ...
بخواب آرام
بخواب ای عشق جاویدان
در این رویای دیرینه
صدای هیچ مجنونی
نمی آید
بخواب آرام
پس آسوده خاطر باش
که در فکرم دگر چیزی
به جز فکرت
نمی آید
ادامه مطلب ...