اقالیم
اقالیم

اقالیم

دل نوشته

غول چراغ جادو

عصر

روزی

در پایان زمستان

که

نسیم خنکی

بوی بهار را می آورد

از

پنجره طبقه دوم بیمارستان

رهگذران را می نگری

دو نفر

یکی پیر و دیگری جوان

با ساز و تنبک

خیابان را

مملو از شادی بهاری می کنند 

ادامه مطلب ...

از نگاه دیگران

خیس تر

زیر باران های شوقت روح یا تن خیس تر؟

زلف تو از گریه ها یا شانه ی من خیس تر ؟

می زند بر ابرها تا تیغ آتش آذرخش

می شود بال عقابان از پریدن خیس تر

از صدای ماهیان، وقت هجوم تورها

می شود از اشک دریا موج شیون خیس تر  ادامه مطلب ...

دل نوشته

هو

خواب


دیشب

تو را

در خواب دیدم

همچنان زیبا

حتی در گذر زمان

با موهای مشکین

و اندام موزونی

که در وقت انعطاف

دلم را می برد!  ادامه مطلب ...