اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

افتاده باشد

ای کاش آتش در جهان افتاده باشد

وقتی دلم از چشمتان افتاده باشد

من آن پلنگ خسته و پیرم که با  بغض 

در دام آهویی جوان افتاده باشد 

 

چون درد تلخ پای لرزانی که یک شب

از دست های نردبان افتاده باشد

شاید شبی عکس تو مثل قرص ماهی

در استکان آسمان افتاده باشد

وقتی نباشی، شوق نوشیدن ندارم

بگذار چای ام از دهان افتاده باشد

می خواهم از شوق تو چون منصور یک عمر

نامم سر صد ها زبان افتاده باشد

آن زورق پیرم که در طوفان تقدیر

بارش به دوش بادبان افتاده باشد

دارم به آخر می رسم بی تو، شبیه

تیری که از دوش کمان افتاده باشد

حالا که که اینجا آخر قصه است، بگذار

آتش بر اندام جهان افتاده باشد

                          امین شیرزادی_کرمانشاه




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد