اتفاق می افتد
عبور آخر سر اتفاق میفتد
به هر بهانه سفر اتفاق می افتد
درخت باش و بمان روی ریشه های خودت
قبول کن که ثمر اتفاق می افتد
کنار پنجره ی شب نشسته ای بی تاب
صبور باش! سحر اتفاق می افتد
تویی که زندگی ات مثل قهوه قجری ست
دوباره شهد و شکر اتفاق می افتد
اگر چه باغ تو غرق انار خواهد شد
ولی به خون جگر اتفاق می افتد
رضا حدادیان-کرمانشاه