چشم هایت
نگاهت همه شیوه ی چشم آهو
سکوتت پر از داستانِ هیاهو
مرا با خودش می بَرَد چشم هایت
به کشمیر و شیراز و کرمان و ماکو
و عمری ست در ساحل چشم هایتبلم های این دل گرفته است پهلو
دل من غزل های محصول اندوه
دل تو پر از جشن اعیاد هندو
خداوند مهری، خداوند نازی
خداوند عشقی، خداوند گیسو
تو خاتون اشعار پروانه هایی
همه ناف آهو ز موی تو خوشبو
در این ناگهان فرود غم تو
از آن ناتمام شکوه رخ و مو
گشوده ست بال دلش را به سویت
تو گویی در سینه دارم پرستو
اسماعیل شمسی کوشکی- کرمان
بلم: گونه ای از قایق باریک و کوچک