اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

تو آمدی و بهار آمد

تو آمدی و بهار آمد و غزل جوشید

بهار پیرهنی از شکوفه ها پوشید

به رود آینه ها، موجی از پرستو بود

شراب در رگ انگور و چشم شب بو بود  

تبسم لب خورشید در تب باران

صدای چشمه و گل ها در انبساط زمان

هجوم چلچله ها زیر آسمان کبود

به باغ سبز بهاران چقدر زیبا بود

به کلبه ی شب من تا ستاره سر می زد

بهار خنده در آینه ی سحر می زد

تو آمدی و بهار آمد و زمستان رفت

کلاغ نوحه گر از شاخه های عریان رفت

بنفشه بوسه به لب های ارغوان می زد

شبی که نبض سپیده در آسمان می زد

شکوفه های نگاهت بهار خورشیدست

ترانه های لبانت سرود امیدست

شراب حافظ شیراز، تاک چشمانت

سپیده می شود آخر هلاک چشمانت

در انعکاس سحر، روح یاسمن خندید

شکوفه در بغل باغ صبحدم خوابید

به روی بافه ی زلفت بهار شبنم بود

نسیم در شب گیسوی تو به ناز آسود

شراب خانگی ناب تاک، اشک یتیم

پرستوانه بیا روی بال صبح نسیم

ردای صاعقه بر دوش باد و باران بود

بهار همنفس آفتاب عریان بود

ستاره در شب باران به ماه چشمک زد

پرنده خنده به آرامش مترسک زد

ز انتهای شب ماهتاب شیدایی

به روی زین سحر فاتحانه می آیی

                          اکبر بختیاری_ شهرکرد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد