اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

آینه

کودکی گم می شود در خاطرات آینه

رنگ می پاشد جوانی بر حیات آینه

این پری پیکر میان آینه آیا منم؟

گر منم، صد آفرین گویم به ذات آینه  

این که می خندد به ناز و قهقه بی شک منم

خوش نشستم در میان سور و سات آینه

محو این تصویر جادو در سکوت شیشه ای

ناگهان گم می شوم در عمق مات آینه

می نشاند دست نامرئی به جان آن پری

چهره ای دیگر به بوم بی ثبات آینه

این که پژمرده ست و بی تاب و توان، من نیستم

کو جوانی؟ ای دو صد لعنت به ذات آینه

جام صبرم پر شده، می کوبمش بر شیشه و

های های گریه ی من در وفات آینه

می شود تصویر من تکثیر در هر تکه اش

ای عجب! یکباره گشتم کیش و مات آینه

                                                صفیه پاپی- اندیمشک

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد