خاک پاک کربلا
عاشقت وقت سحر با ناله سودا می کند
با دل پر سوز و آب دیده غوغا می کند
باغ دل را با گل سبز نیایش های خود
چون بهشتی دلگشا در عرش اعلی می کند
می نشیند پای سجاده، ز اعماق وجود
عاشقانه حرف دل را با تو نجوا می کند
می بَرَد نام تو را با جان و دل در هر نفس
صحن دل را روشن از اسماء حسنی می کند
می نشاند نقش آیات تو را بر جان و دل
چشمه ی دل را ز انوارش مصفی می کند
می کند سجده به روی خاک پاک کربلا
با دل بشکسته عشقش را هویدا می کند
سمیه عبدالله آبادی- سمنان