گل
دیشب هزار بار نوشتم: گل
در حسرت بهار نوشتم: گل
یک عمر روی صفحه تنهایی
با رنگ انتظار نوشتم: گل
او بی شمار در نظرم آمد
من نیز بی شمار نوشتم: گل
تا باغ ما دوباره بخندد سرخ
با گریه های زار نوشتم: گل
هر سال، روز آخر تابستان
پاییز گفت: خار! نوشتم: گل
مثل درخت "از تبر افتاده"
در حال احتضار نوشتم: گل
مثل "شهاب" با قلمی روشن
در آسمان تار نوشتم: گل
این شعر را به خاطر او گفتم
در پردۂ شعار نوشتم: گل
از غصه دق کنند تبرداران
من روی چوب دار نوشتم: گل
«شهاب سبزواری – سبزوار»