ترک خورد
در شط نگاهم، صدف خواب ترک خورد
تنگ غزل ماهی مهتاب ترک خورد
تا آمدی از وسط آرامش دریا
تصویر تو در آینه ی آب ترک خورد
ای رهگذر کوچه ی بن بست اقاقی
در دیده ی هر پنجره شبتاب ترک خورد
ای صبح تجلّی نفس بارش خورشید
اسلیمی اندام تو در قاب ترک خورد
ای شبنم گیسوی سحر، باغ ترانه
شب آینه ی چشمه ی مهتاب ترک خورد
در خواب تگرگی، غزل حنجره ام مُرد
وقتی تن ساز و لب مضراب ترک خورد
ای روح عطش، موسیقی نغمه ی باران
نیلوفر بودا، شب مرداب ترک خورد
اکبر بهداروند- باغستان کرج