سرگذشت
چون موجها، آغوش دریا منزلم بود
چشم ستاره، رهنمای ساحلم بود
صبح ازل هوش و حواسم رفت از دست
انگار صد میخانه در آب و گلم بود
وقتی گره از کارهایم وا نمی شد
موی رهایت، راه حل مشکلم بود
بگذار تا روشن بگویم! عشق، تنها
راه شناسایی حق و باطلم بود
هرچند مثل پسته می خندیدم، اما
سنگینی غمهای دنیا در دلم بود
«رضا حدادیان – کرمانشاه»