از نگاه دیگران

زندگی

زندگی هم بغض باران بود از روز الست

کوچه ای در گیر آبان بود از روز الست

بادها بردند عطر گیسوان یاس را

برگ زردی سهم گلدان بود از روز الست

یا بهار از بالهای چلچله در کی نداشت

یا زمستان در زمستان بود از روز الست

آرزوها پا به زنجیرند حوا، در بهشت

سیب هم معنی زندان بود از روز الست 

 

گرچه با چشم خودت دیدی که نبض عاشقی

مثل موهایت پریشان بود از روز الست

از فسیل سیبهای نیم خورده کشف شد

آدم انگاری پشیمان بود از روز الست

قلب انسانها ترک برداشته از غم، ولی

زن ترکهایش دو چندان بود از روز الست

                          «رباب نجفی – رشت»