بی صدا رفتی
رفتی ، آرام و بی صدا رفتی
آه، چون سایه ها کجا رفتی؟
شب من بوی بی قراری داشت
از حوالی من، چرا رفتی
به هوای تو شعر میخواندم
حیف شد، حیف، بی هوا رفتی
چشم بستی، از این همه نزدیکبه تماشای دورها رفتی
بی وفای همیشههای منی
آه، ای جان، چه بی وفا رفتی
آخرین شعر را بخوان با من
زود از خاطرات ما رفتی
شعبان کرم دخت-بابلسر