اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

باران و خیابان

باران در این شهر ساحلی

مسافری تنهاست

که چشم اندازش را

 به میل خویش می آراید :

از سرعت ماشین ها می کاهد

و به سرعت رهگذران می افزاید 

صف اتوبوس را

از کنار خیابان

به سینه کش دیوار

می کشاند

روزنامه های باطل را

 چتر می کند

و پیش از آنکه

 در انتهای خیابان

 به دریا بزند

رستوران های محلی را

 در خلوت ترین ساعت روز

از مشتریان آب کشیده می انبارد

من باران های پیش بینی نشده را

 دوست می دارم

دویدن بچه ها

هجوم کبوتران به پلهای راه آهن

پاره شدن چرت کشتی های تنبل

 در بار اندازها

بی تفاوتی گربه ها

در گرمترین گوشه پنجره

چسبندگی پیراهن های خیس

برجستگی تندیس وار عضلات جوان

و بازگشت رنگهای پنهان

به چهره ها

به برگ ها

به سنگ ها

به آجرها

کسی در باران نقش بازی نمی کند

حتی خودپسند ترین بازیگر هم می داند

مردم غافلگیر شده

تماشاگران خوبی نیستند

                  عباس صفاری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد