شعر من
شعر من این روزها آواز ویران من است
شمّه ای از راز سرگردانی جان من است
شعر من یک جور خاموشی است، وقتی نیستی
یادگاری از صدای رو به پایان من است
رنگ زیبایی ندارد، در جوار رنگ ها
معنی شیدایی روح پریشان من است
از نفس افتادن من، اتفاقی تازه نیست
یک بهار سوخته، این کل دیوان من است
شعر یعنی فرصتی دیگر، شروعی تازه تر
عشق و بی سامانی، اما شعر سامان من است
می نویسم تا خودم را زودتر پیدا کنم
هرچه باشد شعر من این روزها آنِ من است
شعبان کرم دخت_ بابلسر ( خرداد 95)