اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

با من باش

تا مردم این شهر در خوابند با من باش

از راه آهن تا خود دربند با من باش

صبحانه می خواهی اگر در حس و حال کوه

در کوله دارم چای و کیک و قند، با من باش  

کم اخم کن با من، دلم ترکید جان تو

کل جهان قربان آن لبخند، با من باش

تنها بیا از لحظه ی تحویل سال نو

تا آخر بیست و نه اسفند با من باش

یادت بماند تو کمی کوچکتری از من

از من فقط بشنو همین یک بند: با من باش

هر چیز گفتم یک چرا در کار آوردی

حالا بیا بی چند و چون یکچند با من باش

یکدفعه می بینی که کوهستان به حرف آمد

می گوید ای دلخواه! ای دلبند! با من باش

آرش شفاعی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد