اقالیم
اقالیم

اقالیم

دلنوشته

سنگ صبور


ای سنگ گورم

سنگ صبورم

بادهای تیره

طوفان شن

هوای آلوده

همراه با غبار محلی!

گرمای سوزان  

فریاد

با دهان بسته

گریه

با اشک پنهان

غصه

در دل نهان

ای سنگ گورم

سنگ صبورم

نه دلی مهربان

نه سینه ای فراخ

نه آهنگی دلنشین

نه شعری آهنگین

نه قصه ای بی غصه

نه حرفی بی طعنه

نه عشقی پایدار

نه حرفی استوار

ای سنگ گورم

سنگ صبورم

عشقها بی رنگ شد

معشوقه ها رفتند

قلبها سنگ شد

یاران همه رفتند

اشک فراق

در تاریکی، بی چراغ

دلی غمگین

فشرده قلبی در جناق

ای سنگ گورم

سنگ صبورم

آی عمر تلف شده

آی ساعت ها

دقیقه ها

ثانیه های غفلت

آی عشق های نافرجام

آی معشوقه های فراری

آی خوشیهای زودگذر

آی ناله ها و زاری

آیا چیز دیگری

توان گفت جز:

ای سنگ گورم؟

سنگ صبورم؟

در هنگامه نامردیها

در کارزار نافهمی ها

در چنگال دیو و ددها

در ناامیدی در ظلمت ها

در خستگی در بریدنها

در پایان عمری دویدنها

به که بگویم دردها

جز سنگ گور خود؟

ای سنگ گورم

سنگ صبورم

و ای شمایان

که می خوانید

این شعر بی پایان

اگر

روزی ره گم نمودید

بر سنگ شکسته گوری

درنگ کنید لختی

آبی بر آن بریزید

و

خوب گوش دهید شاید

سنگ صبور من

لب به سخن گشاید

20/5/95

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد