معرفی کتاب

نام کتاب: ای کاش عشق را زبان سخن بود

به  کوشش و انتخاب بهناز رجبی

ناشر: نشر شورآفرین

قیمت: 5500تومان

تعداد صفحات: 184

چند نمونه از اشعار این کتاب:

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی

چه کنم که هست اینها گل باغ آشنایی

درِ گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است

به امیدِ آن که شاید تو به چشم من در آیی

سر برگ گل ندارم ز چه رو روم به گلشن؟

که شنیده ام ز گل ها همه بوی بی وفایی

به کدام مذهب است این به کدام ملت است این

که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟

-----------------------------------------------------------------------------

به فروغ رخ زهره صفتت،

به فریبِ دلِ هاروت فَنَت،

به نیاز دل من در طلبت،

به گدازِ تنِ من در حَزَنت،

به دو تا موی که تعویذ من است،

یادگار از سر مشکین رسنت،

به نشانی که میان من و توست،

نوش مرغان و نوای سخنت،

که مرا تا دل و جان است به جای،

جای باشد ز دل و جان منت

دوست تر دارمت از هر دو جهان

دوست تر دارمت از خویشتنت

---------------------------------------------------------------------------------------

ای آرزوی چشمم رویت به خواب دیدن

دوری نمی تواند پیوند ما بریدن

ترسم که جان شیرین هجران به لب رساند

تا وقتِ آن که باشد ما را به هم رسیدن

موقوفِ التفاتم، تا کی رسد اجازت

از دوست یک اشارت، از ما به سر دویدن

------------------------------------------------------------------------------------

بی عشق زیستن را جز نیستی چه نام است؟

یعنی اگر نباشی کار دلم تمام است

زیباتر از نگاهت نتوان سرود شعری

شهر تو، شاعر من، کامل ترین کلام است

--------------------------------------------------------------------------------------

با رنگ و بویت ای گل! گل رنگ و بو ندارد

با لعلت آب حیوان، آبی به جو ندارد

از عشق من، به هر سو، در شهر گفت و گویی است

من عاشق تو هستم این گفت و گو ندارد

جز وصف پیش رویت در پشت سر نگویم

رو کن به هرکه خواهی گل پشت و رو ندارد

گر آرزوی وصلش، پیرم کند، مکن عیب

عیب است از جوانی کاین آرزو ندارد

او صبر خواهد از من بختی که من ندارم

من وصل خواهم از وی، قصدی که او ندارد