چشمان تو
چشمان تو شعرند و لبهای تو آهنگ
اینگونه نبوده است لب و چشم هم آهنگ
آشوب نگاهت که پر از شادی و خشم است
تنها نه مرا بلکه کند آب، دل سنگ
با اینکه نمانده است کمی فاصله تا تو
این جاده چه دور است و هر گام چو فرسنگ
آنسوی تراز باوری و با همه ناز
بازیچه چشمان منی ای گل صد رنگ
ای بسته دهان با که حدیث تو بگویم
تنها نه دلم قافیه ها نیز شده تنگ
امیر عاملی- قزوین