تماشایی
ای لحظه به لحظه ات تماشایی
وی فاصله بین ما و تنهایی
لبخند زدی و غنچه گل کرد
هم غنچه و هم گلت تماشایی
شب در قدمت ستاره می ریزم
تا اینکه ز اوج عشق بازآیی
در باغ خیال ما گل رویت
از عطر بنفشه کرده غوغایی
هر مرده به یک نفس کنی زنده
ای زنده به عشق، ای مسیحایی
شد آینه مات دیدن رویت
ای آینه سوز، بس که زیبایی
با جور برادران یوسف کش
یعقوبی و شیوه ات شکیبایی
با دست من آشنا بده دستی
بر چشم من از کرم بنه پایی
من گرچه امیر کشور شعرم
ای پیر تو هم امیر دلهایی
خواهم که شبی به چشم دل بینم
چشمان تو را که هست دریایی
امیرعلی عاملی-قزوین