بخوان
در این شب گرفته نامهربان بخوان
با من کنار پنجره شعری روان بخوان
چشمی به سمت زمزمه ام باز کن، بخند
شعری بلند مثل شب عاشقان بخوان
این روزهای خالی از آوازهای خوب
با گوش مه گرفته ی من همچنان بخوان
دستی بکش به روی سرم این غریب گم
با این زبان خسته نه، با سوز جان بخوان
از دشت های دور، کنار غرور کوه
باری غزل زناز غزال چمان بخوان
شعبان کرم دخت- بابلسر