اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

بی تو

اگرچه عشق بی چشمان تو یک حس تکراری ست

دل من همچنان در شعله ی راز جنون جاری ست

صدای عاشقان چندی ست می ریزد به خاک گم

ببین، این عشق در حدّ خودش نوعی گرفتاری ست  

غزل می خوانم و با خویش می گریم کنارِ یاد

دلم مثل دل این عاشقان همسایه ی زاری ست

در این ایّام گم، این روز های خالی از آواز

دلم همسایه با شیدایی مهران غفّاری ست

 صدایی آشنا دارد، نگاهی مهربان، یعنی:

که در زیبایی لبخندهایش شعله یاری ست

زلال عشق از زیبایی لبخند او پیداست

هنوز از عشق می گویم، خدایا! این چه اقراری ست

اگرچه از تو گفتن ها به پایان می رسد ای دوست

ببین! من گفته باشم چشم تو آغاز بیداری ست

کنار باد چون زیبایی آیینه ها بنشین

نصیب عاشقان بی چشم های تو شب تاری ست

غزل بسیار گفتم از تو و بسیار می گویم

که بی مضمون چشمت شعر من انگار تکراری ست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد