اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

یاد حسین(ع)

باز محرم شد و یاد حسین 

باز قلم در کف من جان گرفت

باز به یاد لب عطشان او

چشم سترون شده باران گرفت

***

 

باز علم، باز کتل، سینه زن

آمد و اندوه زمین تازه شد

از مدد خون شهیدان عشق

باغ پر از میوه دین، تازه شد

***

فصل غم و فصل محرم رسید

آینه در آینه اندوه، ریخت

مویه کنان رفت زمین، آسمان

خانه خورشید سر کوه ریخت

***

ریخت به هم، نظم زمین و زمان

چادر شب پاره شد آتش گرفت

شب چه شبی خون به دل روز کرد

روز هم آواره شد آتش گرفت

***

مرد و زن و پیر و جوان غصه دار

عارف و عامی دلشان، خون شده

نعره زنان بید ز هجرانشان

عقل رها کرده و مجنون شده

***

ای دل دیوانه تو هم زار باش

در غم زینب که دلش زار بود

با همه غمگینی و آزردگی

شیرزنی گرمی بازار بود

***

شیرزنی را که به یک خطبه اش

کاخ ستم لرزه به جانش نشست

گر چه شکسته کمر زینبم

آه کشید ودل عالم شکست

***

آه از آن  لحظه زبانم گرفت

حال بیان کردن آن درد نیست

کوفه بمیرد که در آن شهر کور

هیچ کسی مثل  علی مرد، نیست

***

«مرضیه»  خاموش که خود کربلا

شعر بلندی است برای همه

زمزمه خون حسین عزیز

نغمه پندی است برای همه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد