اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

تاخیر چرا؟!

تو که در یاد منی این همه تاخیر چرا؟

دلم از دوری تو این همه دلگیر چرا؟

تو که در حُسنِ خداداد زبانزد شده ای

پس مرا می کنی، هان از غم خود پیر چرا؟  

شاید این عمر به فردا نرسد، دست خداست

زود خود را برسان، منتظرم دیر چرا؟

«بله ای»...، «گوشۀ چشمی»... گل من! سخت نگیر

ساده است عشق و غزل این همه تدبیر چرا؟

با دل من تو کمی و قدمی راه بیا

می کنی پاک مرا از دو جهان سیر چرا؟

تو که اخمت به کما می برد و می کشدم

دست بردن به غلاف خود و شمشیر چرا؟

دست بردار ز خون بازی و یک بار بکش

مکن اسراف به قتل، این همه تبذیر چرا؟

یک شب آرام به خواب من سر خورده بیا

تا که در خواب ببینم نظری سیر تو را

حال شعر آمد و گفتم که تو را شرح دهم!

کو توانی که بگویند تعابیر تو را؟!

گفته بودند که لوطی صفتی ای گل من

کی کنم بر سر این سفره نمک گیر تو را؟

چند بیتی به سر قافیه آوار شدی

هست ای زلزله! تا این همه تأ ثیر تو را!

چاره ای کو؟ ز سرِجبرپذیرفته امت

منطق توست... قَدَر هستی و... تغییر چرا؟

                                حسن احرامی- گنبد کاووس

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد