آئینه خانه دل
داغ از حرارت جگرم داد می زند
آتش به سوز سینه ی من باد می زند
هر لاله ای که از جگر سنگ می دمد
دامن به آتش دل فرهاد می زند
از دل نمی رسد نفس عاشقان به لب
بلبل زبی غمی است که فریاد می زند ادامه مطلب ...
چرا خداحافظ
مباد آنکه بگویی تو را خداحافظ
بگو سلام عزیزم، چرا خدا حافظ؟
تو قول داده ای از ابتدای صبح سلام
که هیچ وقت نگویی تو را خدا حافظ
نمی روم، بروم نیز باز هم خواهم گشت
کدام عشق به هم خورده با خداحافظ
ادامه مطلب ...قرار
بیا که بر سر قول و قرار هم باشیم
قرار بود من و تو کنار هم باشیم
کنار هم بنشینیم با خیالی شاد
مباد بی خبر از کار و بار هم باشیم
بیا از این همه پاییز بگذریم ، آرام
صدای عاشق گل در بهار هم باشیم ادامه مطلب ...