زیبایی تو
وقتی که ریخت دست تو بر روی شانه ام
یعنی: شکست بغض غریب شبانه ام
زیبایی تو آیینه را ریخت در دلم
لبریز از تو شد نفس شاعرانه ام
مثل بهار آمدی آن سوی پنجره
گل داد در حضور تو گلدان خانه ام
ای چشم تو زلال ترین شعر من، هنوز
شاعر از آن شدم که بخوانی ترانه ام
آتش، چقدر آتش عشق تو در من است
کی می شود بلند ز چشمت زبانه ام
شعبان کرم دخت- بابلسر