هو
انتخاب
من بودم
و هوای ابری
در غروب خلوت
قدم زنان
روی سنگفرشهای خیس خیابان
بی تو
در کافه ای نشستم
تا
زندگی را مزه کنم
دخترک خندان
با منویی در دستان
گفت:
انتخاب امروزت چیست؟
لحظه ای با درنگ
او را نگریستم
راستی
انتخاب امروزم چیست؟
مگر انتخاب دیروز
و روزهای گذشته ام چه بود؟
آهنگ جاز
با صدای خواننده انگلیسی زبان
پخش می شد
و من هنوز
در گفتن انتخابم
مردد بودم
نگاهی به منو انداختم
اسپرسو
دبل اسپرسو
امریکانو
فرنج پرس
موکا
.....
دخترک منتظر
من هاج و واج
بی تو
چگونه انتخاب کنم؟
گفتم
هر چه می خواهی بیار!
خندید و رفت
سپس
پشت میز چوبی
در کافه ای که
تنها مشتری اش
من بودم
قهوه نیمه تلخ را
نوشیدم
و با چشمان اشک آلود
در خیابان خلوت
تو را
جستجو کردم
آه
ای انتخاب دیروز
و امروز
و فرداهایم!