تو را
میان بغض هر شبم تو را بهانه می کنم
سه تار می نوازم و تو را ترانه می کنم
دلم نشسته در هوای پنجره، نگاه کن
که این حضور خیس را پر از زبانه می کند
به ذهن من نمی رسد کجای قصه مانده ای
شبی به خواب من بیا تو را فسانه می کنم
تنیده پرده های ساز را نخ گلایه ها
تو کوک کن دو تار را اشک روانه می کنم
به پای صحبتم نشین، تو را به شعر می کشم
و صد هزار شاهکار شاعرانه می کنم
به سادگی فضای شعر عارفانه می شود
تغزلی شروع کن من عاشقانه می کنم
از اشتیاق مُردم و دوباره زنده شد دلم
درخت صبر باز هم پر از جوانه می کنم
نرگس کشاورز