شعر
شعری ورق ورق شده در بادم
آواز لای لای پریزادم
چشمت چرا ندید مرا وقتی
از شاخه مثل سیب می افتادم؟
دل تکه تکه تکه فرو پاشید
ویران شدم... نخواستی آبادم
طوفان تو پرندگی ام را برد
عشقت کجا رسید به فریادم؟
چشم تو را کشیدم و خندیدم
حالا به چشمهای تو معتادم
سعیده اصلاحی