اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

تا چه پیش آید

غمش را در نگین دل، نشاندم تا چه پیش آید

به یادش اشک بی حاصل، فشاندم تا چه پیش آید

به افسون تجسم، شبچراغ چشمهایش را

به بزم شام تنهایی، کشاندم تا چه پیش آید

به سوی خال رخسارش، خیال تیز بالم را

برای دانه چیدن ها، پراندنم تا چه پیش آید

 سمند بادپای عقل را تا مرز رسوایی

به دشت بی نشان عشق، راندم تا چه پیش آید

به سودای بهارانی که در باغش بیاسایم

در این پاییز محنت خیز، ماندم تا چه پیش آید

دل "شبدیز" می لرزد ز شوق لحظه ی دیدار

امید بوسه از گل دارد آن دم! تا چه پیش آید

حسن اسدی   "شبدیز "

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد