اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

 تب باران

وقتی که آسمان تب باران گرفته است

باغ نگاه مرده ی من جان گرفته است

ابر سترونی شده ام روی دوش خویش

موج هزار خاطره سامان گرفته است

با من بخوان سرود رهایی گلوی صبح

وقتی دلت به گوشه ی زندان گرفته است 

اردیبهشت چشم تو شیراز رنگ رنگ

حافظ نگاه آینه حیران گرفته است

کولی صبح در شب دلشوره ای غریب

فال مرا به قهوه ی فنجان گرفته است

در زورق سپیده به ساحل غنوده ام

حالا که شط خاطره توفان گرفته است

صبح کبود پیرهنم چاک شد اگر

شهر شبم سکوت زمستان گرفته است

بغض هزار خاطره در من شکفته شد

باران اشک نای گریبان گرفته است

با زورق سپیده به پهنای ساحلم

حالا که شط یاد تو پنهان گرفته است

                    اکبر بهداروند-باغستان کرج

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد