اقالیم
اقالیم

اقالیم

از نگاه دیگران

" همه رفتند "

پت پت لمپای رو به خاموشی

رپ رپ شعله هراسان والور

در برابر بادی که موذیانه

می وزد از درز در

هو هوی بخاری دبستان

تق تق چرخ درشکه

بر سنگفرش سبزه میدان

و قژ قژ چرخ فلکی لکنته

در انتهای کوچه خاکی

همه رفتند و ارواحشان آرام

جاری به جانب جهانی دیگر

شر شر آب

در جویبارهای بریانک

پیش از آن که سر

از لوله های زیرزمینی درآورد

چرخش سنگ در آسیاب های آبی

تق تق چکشی کوچک

در دست های مراقبی که بند

بر قوری شکسته می زند

و صدای سایش مس

زیر پای رویگری دوره گرد

همه رفتند و ارواحشان آرام

جاری به جانب کهکشانی دیگر

جغ جغی محکوم به فنا

در میان فرفره های کاغذی

پیش از آن که پلاستیک

حکم به خاموشی اش بدهد

وز وز چراغ زنبوری

بر چرخ دست فروش

بوق درشکه

تیشه یخ شکن

کوبه دق الباب

کلون در

و چک چک آب

در تشت حمام عمومی

لق لق تلمبه چدنی

که می آشوبد

خواب ماهیان سرخ و سیاه را

ترکیدن ذرات ذغال

در آتشگردان

و کهکشانی از جرقه های زرین

که شعله ور می کند حوض خانه را

تر تر وسپای قراضه پستچی

صدای رسیدن سوزن

به انتهای صفحه سی و سه دور

فس فس امشی در پشه بند سفید

و صدای به هم خوردن قلوه سنگ های صیقلی

در یک بازی دخترانه

همه رفتند و ارواحشان آرام

جاری به جانب کهکشانی دیگر

مثل زبان های رو به زوال

که بی وارث می میرند

مثل دریاچه ای که می سوزد

و خاکستری از خود

بر جای نمی گذارد

مثل تنگ بلوری

که گربه ای بی خیال

از رف به زیر می اندازد و

پاش پاش می شود

همه رفتند و ارواحشان آرام

جاری به جانب کهکشانی دیگر

"عباس صفاری"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد