روی پر باد
بگذار لحظه روی پر باد بگذرد
ذهن تو از تظاهر ابعاد بگذرد
بگذار این تبار گره خورده در سکوت
ناگاه در تلاطم فریاد بگذرد
امشب میان بود و نبودم که زیستن
یک بار تا فراسوی اضداد بگذرد
در نقش چهره ها به تماشا نشسته ام
شاید که آن نگار پریزاد بگذرد
نبضم، شمارش ضربان حضور اوست
چندان که از تحمل اعداد بگذرد
چونان پرنده در قفس سرنوشت خویش
انسان اسیر اوست که آزاد بگذرد
خاموش در برابر او مانده ام مگر
این چند بیت فاصله از یاد بگذرد
محمود سنجری